بازدید امروز : 258
بازدید دیروز : 392
مدتی است سعی می کنم از گناهان دوری کنم به خصوص غیبت ولی مادرم وخواهرانم اهل غیبت هستند، هر چه آنها را از این کار باز می دارم، فایده ای ندارد. لطفا کمکم کنید که چه کار کنم هم احترام آنها را حفظ کنم، هم به خاطر شنیدن غیبت آنها من مجازات نشوم چون بعضی مواقع داریم از خودمون حرف می زنیم یکدفعه غیبت دیگری را می کنند و من مجبور به شنیدن آن هستم ؟
در رابطه با مشکلاتی که بیان کردید در مرحله اول لازم است این نکته را متذکر شویم که بخشی از مشکلاتی که شما در رابطه با شرکت در مجالس دوستان و یا آشنایان بیان داشتید اختصاص به شما نداشته و غالب افراد در این موضوع دچار مشکل هستند اما نکته مفید و قابل ستایش وجود روحیهای است که در شما وجود دارد تا نسبت به حل این مشکل به دنبال راه چارهای باشید که همین سؤال شما نشانه مثبتی است که قابل ستایش است و لازم است این روحیه تقویت گردد از سوی دیگر متاسفانه غالب مجالسی که امروزه در سطح دوست و آشنا و اقوام برگزار میگردد با اینگونه آفات مواجه میباشد. اما با این وجود برای جمع بین این دو موضوع (شرکت به نحو مشروط در مجالس و رعایت صله ارحام و احترام پدر و مادر و شرایط دیگر حضور در مجالس) مطالبی را تقدیم میکنیم:
انسان موجودی است اجتماعی و ناگزیر از معاشرت؛ و معاشرت اسلامی، اصولی دارد که باید در عین حال که ارتباطات اجتماعی را برقرار نمود مواردی را نیز در نظر داشته باشد.
اسلام به عنوان دینی جامع و کامل ما را به هر دو بعد فردی و اجتماعی سوق داده و تشویق نموده است. از یک سو ما را به عنوان یک فرد موظف به انجام برخی وظایف دانسته و نیز از بعد اجتماعی نیز موظف به وظایفی دانسته است.
انسان که خواه و ناخواه در اجتماع زندگی میکند، از معاشرت با مردم گزیری ندارد و بی تردید، معاشرت برای این است که انسان، وضع اجتماعی خود را حفظ نماید و روز به روز بر ترقی و پیش رفت مادی و معنوی خود بیفزاید و مشکلات زندگی را بهتر و آسان تر حل کند.
بنابراین، باید به شکلی در مجالس و محافل شرکت نمود که از یک سو وظیفه اجتماعی و یا فامیلی خود را انجام داده باشیم و از سوی دیگر موجب سخط و ناخشنودی الهی نیز نگردد. زیرا اگر مردم در برخورد با کسی، سنگینی یا تلخی درک کنند، در دل هاشان نفرت و یا دل تنگی ایجاد خواهد شد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که همه از او گریزان می شوند و چنین کسی، منفور و مبغوض اجتماع و یا اقوام و خویشان خود خواهد شد.
این است که دین مقدس اسلام، معاشرت نیکو را به پیروان خود توصیه فرموده و درباره آن، بهترین آداب و دستورها را بیان کرده است تا هم به وظیفه فردی و هم وظیفه اجتماعی خود عمل کرده باشیم.
طبیعی است که اسلام در عین حال که همنشینی و مصاحبت با دیگران را در زندگی اجتماعی لازم دانسته است اما این بدان معنا نیست که این همنشینی را با هر کس و به هر شکلی جایز دانسته باشد.
لذا به صورت موردی به برخی نکات اشاره میکنیم امیدواریم توجه به آن برای شما مفید واقع گردد:
1ـ ترس از احتمال وجود غیبت در مجالس نباید منجر به ترک هرگونه صله ارحام و ارتباط لازم فامیلی گردد.
2ـ در انتخاب مجالس، دقت لازم را داشته باشید و در مجالسی که یقین دارید که به معصیت میانجامد شرکت نکنید. (یعنی فرق بگذارید بین احتمال و یقین و در صورتی که یقین به وجود معصیت پیدا کردید از حضور فیزیکی در آن مجلس اجتناب ورزیده اما به اشکال دیگر مثل برقراری تماس تلفنی خلع را جبران کرده و به وظیفه صله ارحام خود عمل کنید.)
3 ـ در صورتی که ناخواسته در مجلس معصیت حاضر شدید در مرحله اول سعی کنید با طرح موضوعات انحرافی و کشاندن مباحث به فضاهای دیگر و یا امر به معروف و نهی از منکر در تغییر فضای مجلس تاثیر گذار باشید و در غیر این صورت میتوانید با بهانههای مختلف مجلس را ترک کنید.
5 ـ در صورتی که هیچ یک از موارد فوق ممکن نگردید شما به مباحث گوش فرا ندهید و در بحث معصیت آمیز آنها شرکت نکنید تا صدق عنوان استماع به حرام محقق نگردد؛ چرا که فرق است بین گوش فرا دادن و به گوش خوردن حرام که اولی حرام و دومی بلا اشکال است؛ مانند این که شما در جلسهای نشستهاید و بغل دستی شما با کس دیگری مشغول به غیبت شخص دیگری هستند در این صورت شما میتوانید به کاری دیگر و یا حرف زدن با شخصی دیگر پرداخته و از گوش فرا دادن به غیبت پرهیز کنید. و شنیدن غیبت و سایر حرفهاى ناروا اگر عمدى نباشد و اتفاقاً به گوش انسان برسد، حرام نیست و لازم نیست از کسی که غیبت شده رضایت بگیرید ولی وظیفه ما در قبال غیبت کننده، امر به معروف و نهى از منکر است. البته این کار داراى مراتب و شرایطى است که آمر و ناهى حتماً باید نسبت به آن امور اطلاع کافى داشته باشد.
6 ـ نیز باید توجه شود اولین وظیفه انسان در مجلس غیبت; نهی از غیبت کردن است زیرا غیبت از منکرات است و نهی از منکر واجب است و در مرتبه بعدی واجب است رد غیبت نماید; یعنی به نحوی از غیبت شونده دفاع نموده, مورد غیبت را توجیه نماید که از ریختن آبروی مؤمن جلوگیری شود.
7 ـ در صورتی که شخصی که مورد غیبت واقع شده را نشناسید شنیدن برای شما اشکال ندارد و اما از آن جهت که جلسه گناه محسوب است در صورت امکان از آن خارج شوید. همین مقدار که به آنها می فهمانید که به خاطر غیبت کردن آنها را ترک میکنید, میتواند بهترین نوع برخورد با غیبت کننده باشد. و إن شاء الله تأثیر خواهد داشت.
برای مطالعه بیشتر به کتب اخلاقی ذیل مراجعه شود:
چهل حدیث امام خمینی , ص 315
نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی , ص 157
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید